از زمانی که شروع به فکر کردن کردم، یعنی حوالی روزهایی که داشتم به بلوغ می رسیدم، دو پاره شدن زمان برایم اتفاق افتاد؛ یکی حال که داشت رخ می داد و دیگری آن بازه ی فارغ ایده آل که مجال “بررسی و انتخاب” به من می داد.
در بَعدها

از زمانی که شروع به فکر کردن کردم، یعنی حوالی روزهایی که داشتم به بلوغ می رسیدم، دو پاره شدن زمان برایم اتفاق افتاد؛ یکی حال که داشت رخ می داد و دیگری آن بازه ی فارغ ایده آل که مجال “بررسی و انتخاب” به من می داد.
قرار بود فقط تلخ ننویسم. قرار نبود اصلاً ننویسم.